توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

یک دنیای بهتر

هرروز صبح یک مرد عریان می آمد

و پیراهنی به من هدیه می داد

دیروز پیراهن را بر تنش کردم

و او از من رنجید

و امروز نیامد

و امروز و دیگر نیامد


افغانستان

نوک پرگار بر گرد زمین سخت

بر دشت های وسیع و کوه های رفیع

از ابریشم تاریخ به یادگار

برجای مانده تیغ


سنگ ها به تیغ پاره پاره گشتند

پاره سنگ ها بر قعر ارغنداب

اینجا نه دیگر نوری هست

نه دیگر لاله ای می روید به لشگرگاه

اینجا جنازه های آهوانی است تنها

سیاه و سفید و بیجان مردارشان 

به تیغ دندان های کفتارهای راه راه قرمز و آبی 


اما تو ای پدر

ای کوه

ای سفید جامه ی ماتم پوش

کجا بود آن سپر جواهر نشانت امروز؟

کجاست آن ابر زره پوش؟

کجاست آن شاه فولادی؟


چشم از آسمان بردار

بنگر به قعر ارغنداب

اینجا گورستان لاله های سرخ

اینجا گورستان لاله های دموکراسی است

اینجا ناف آسیاست که بندش را امروز

به تیغ ایدئولوژی بریده اند