توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

دشنه

من در تاریکترین
و من در باریکترین کوچه عالم بودم
قدمم سخت به آهنگ فضا میپیچید
و دلم قرص به راهی که درآن
نعره وحشی تاریخ بدل گشت
به آواز نهانین زمین

من و تاریکترین
من و باریکترین کوی جهان
پشت هم میرفتیم

ناگهان
صدای کف کفشم خفه شد
دشنه ای بر کف من
کفنی تازه گذاشت
بر کف دست زمین
کف امواج خروشان بر خون بر هم زد
کفه میزان را

و عدالت خشکید
و صدایی به جهان گشت عیان
آن صدایی که به فریادم گفت
"
نجات دهنده مرده است"


کیارش خوشباش

7 ژانویه 2013

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.