توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

دریای سرخ

ناله کن مرغک دریایی
کز ناله های توست سوزان خورشید
و گریزان است باد
ناله کن
ناله کن و بشکن سکوت را
پاره کن زنجیر ظلم این زمان را

ناله می کرد صبح مرغ دریایی
می گریست بر اجساد مغروقین
گمانم رفت این دریای پهناور
اشکهای اوست کاین چنین ریزد
روزگاریست
کاو برادرکشی ها دیده است
مرگ فرزندان آدم دیده است
در میان پهنه دریای جنگ
اشک مادرهای نالان دیده است
اشک ریزان برفراز لانه اش ، دریای آبی ،
آبی اش را سرخ از خون شهیدان دیده است

اشک ریزد اینک اما شاعر دور از وطن
ناله سرداده بر این آرامگاه مردگان بی کفن
می سراید ناله اش را در سکوتی
می خراشد بر بدن
بر دهانش قفل بر پاها و دستانش رسن
می خورد حسرت بر آزادی مرغ ناله زن


کیارش خوشباش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.