توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

توهمات ابدی

به کاریکاتورها فقط نخندید!

تنها در خانه.../ نقد فیلم «تابستان داغ»

فیلم «تابستان داغ» یک ملودرام اجتماعی، نخستین ساخته «ابراهیم ایرج زاد» روایت گره خوردن زندگی دو زوج جوان به‌واسطه مشغله‌های زندگی شهری است.

در سکانس اول که چند دقیقه‌ای از فیلم نگذشته داستانی از ماجرای نسرین (پریناز ایزدیار) و فرهاد (صابر) روایت می‌شود که نسرین می‌خواهد از فرهاد فرار کند اما فرهاد آن‌ها را پیدا کرده است. این تنها سکانسی است که در آن اثر پررنگی از داغی تابستان دیده می‌شود و ناصر (برادر نسرین) در حال تعمیر کولر است.

عنصر اصلی عامل کشمکش در فیلم مرگ پرهام، فرزند سارا (مینا ساداتی) و ایمان (علی مصفا) است. پیش از رسیدن به نمای افتادن او از روی بام، حرکت کند هانیه (دختر نسرین) دینامیک صحنه را پایین می آورد و حرکات در تصویر به سختی صورت می پذیرد. با رسیدن پرهام به پشت بام و فرار او، یک نما با پس زمینه سیاه شب و عبور تند کودک با دینامیک بالای صحنه خلق شده است. این بالارفتن ناگهانی دینامیک صحنه در کنار صدای کوتاه و آهسته جیغ کودک، استرس و هیجان افتادن او را چند برابر کرده است.

با توجه به خلاصه داستانی که از فیلم منتشر شده و همچنین سکانسی که فرهاد جلوی محل کار نسرین آمده، ذهن مخاطب به سمت این داستان کشیده می‌شود. کلیت داستان هرچه پیش می‌رود ماجرای نسرین و فرهاد جلوه فرعی به خودش می‌گیرد. با ماجرای مرگ پرهام، فرزند زوج پزشک، دیگر به‌طورکلی ماجرای نسرین و فرهاد به فراموشی سپرده می‌شود و کشمکش اندکی که بین این دو وجود داشت جای خودش را به کشمکش بزرگ‌تری که بین دو خانواده ایجاد شده می‌دهد. بااین‌حال ماجرای نسرین و فرهاد به دست فراموشی سپرده نمی‌شود و در صحنه‌ای که اسباب منزل پشت وانت فرهاد بار زده شده، تکمیل می‌شود. فیلم با این صحنه مشخصاً پیام می‌دهد و «نیاز زن به مرد» را به تصویر می‌کشد. برای القای این پیام و خانه‌نشین کردن زن نیز یک برهان اصلی دارد: تنها ماندن کودک در خانه. دغدغه‌ای که مکرراً و به‌طور پررنگی در طول فیلم دیده و شنیده می‌شود.  ادامه مطلب ...